Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-29@16:27:43 GMT

در مدار عرفان و معنویت

تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۴۷۶۶۲

کمال‌الدین بین کرمانی‌ها و به‌خصوص رزمنده‌های این شهر شناخته شده بود. آنها او را آنچنان شناخته بودند که امام خمینی(ره)‌ و مقام معظم رهبری نیز می‌شناختند؛ به اخلاق، به اخلاص، به عرفان و به بوی خدا دادن!

سید‌ کمال‌ الدین متولد سال ۱۳۰۷ در شیراز بود. بعدها به کرمان می‌رود و همان‌جا ازدواج می‌کند. شاید بهترین شرح احوال آیت‌ا.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. موسوی را مقام معظم رهبری بیان کرده باشند.

ایشان سال ۱۳۷۵ در دیدار با خانواده آقا سید‌کمال موسوی مفصل از این سید بزرگوار و آشنایی‌شان با ایشان تعریف می‌کنند.

آقا می‌گویند: «ما به ایشان خیلی اخلاص داشتیم؛ خداوند درجات مرحوم «آقا سید‌کمال» را عالی کند. سال‌های متمادی با آن مرحوم مانوس و محشور بودیم. من از سال ۱۳۳۵ یا ۱۳۳۶ با مرحوم آقا سید‌کمال رفیق شدم... غرض این‌که چنین علقه‌ای با ایشان داشتیم. علی‌ای‌حال، در سال ۴۱، ۴۲ بود که ایشان به کرمان رفتند و آنجا ازدواج کردند.»

آقا سید‌کمال به کرمان می‌رود و چند سال آنجا اقامت می‌کند. او شاگرد برجسته عارف بزرگ، آیت‌ا... محمد جواد انصاری همدانی بود و خودش هم از آن عرفایی بود که اهل دل جذبش می‌شدند. خیلی از رزمنده‌های کرمانی پای درسش می‌نشستند و از او کسب فیض می‌کردند؛ مثل شهید عبدالمهدی مغفوری،‌ شهید حاج‌قاسم سلیمانی و... .

شهید مغفوری، فرمانده سپاه سیرجان بود و از همرزمان شناخته شده شهید سلیمانی. حاج‌قاسم بسیار به مغفوری علاقه داشت. این دو غیر از همشهری و همرزم بودن، یک ویژگی مشترک هم داشتند و آن هم ارادت‌شان به آقا سید‌کمال‌الدین موسوی بود. اصلا ماجراهایی از شاگردی و مریدی شهید عبدالمهدی مغفوری نسبت به آقا سید‌کمال روایت شده که شنیدنی است. مغفوری همان کسی است که وقتی خبر شهادتش را به آقا سید‌کمال دادند،‌ درخصوص او گفت: «مجسمه تقوا شهید شد.»

بین حاج‌قاسم و آقا سید‌کمال‌الدین هم یک همچون حالتی برقرار بود. حاج محمود خالقی از دوستان قدیمی حاج‌قاسم سلیمانی روایت‌های جالبی از مراوده حاجی و آقا سید‌کمال دارد: «سال ۶۵ پیش از عملیات کربلای۴ با مرحوم آیت‌ا... آقا سید‌کمال موسوی که عارفی بزرگ بود و شخصیتی معنوی داشت، حدود یک هفته در لشکر ثارا... بودیم. ایشان بین کرمانی‌ها شناخته شده بود. بین حاج‌قاسم و آقا سید‌کمال علاقه ویژه‌ای وجود داشت. برای همین در طول اقامت ایشان چند نوبت در اتاق فرماندهی حاج‌قاسم با هم بودیم.»

اگر بخواهیم بدانیم شهدایی مثل حاج‌قاسم و عبدالمهدی مغفوری به چه روحانی بزرگی ارادت داشتند، کافی است برگردیم به صحبت‌های مقام معظم رهبری در مورد آقاسید‌کمال موسوی. ایشان می‌فرمایند: «مرحوم آقا سید‌کمال و امام گاهی با هم خلوت می‌کردند و جلسات دو نفره‌ای با هم داشتند. از این موضوع فقط من با خبر بودم و هیچ‌کس دیگر نمی‌دانست. خیلی پنهانی نزد امام می‌‌رفتند. دو نفری پهلوی هم می‌نشستند و صحبت می‌کردند. برداشت من این است که امام از ایشان استفاده معنوی می‌کردند.»

یک همچون شخصیتی وقتی به فضای جبهه‌ها ورود می‌کرد، رزمنده‌ها مثل پروانه دورش حلقه می‌زدند. چون آشنای حاج‌قاسم و کرمانی‌ها هم بود،‌ بیشتر به لشکر ثارا... می‌رفت. حاج محمود خالقی می‌گوید: «یک‌بار همراه آقا سید‌کمال به روستایی رفتیم که محل استقرار گردان ۴۰۸ (گردان غواص لشکر۴۱ ثارا...) بود. رزمنده‌ها مثل پروانه دور ایشان را گرفتند. آقا سید‌کمال برای آنها کلی صحبت کرد. چند ساعت بعد وقتی سید‌کمال عزم برگشت به اردوگاه لشکر را کرد، رزمنده‌های غواص به او اصرار کردند که شب را پیش آنها بماند اما سید قبول نمی‌کرد. اصرار غواص‌ها حتی رنگ و بوی التماس گرفت. اما ایشان قبول نکرد. موقع برگشت با تعجب پرسیدم حکمت نماندن شما چه بود؟ سید گفت: نورانیتی در این بچه‌ها بود که واقعا خجالت کشیدم پیش‌شان بمانم. اینها یکپارچه نور بودند.»

در میان رزمنده‌هایی که نورانیت‌شان عارفی مثل آقا سید‌کمال موسوی را شرمنده می‌کرد، حاج‌قاسم برای او طور دیگری بود. جوری که نگرانش می‌شد مبادا برای او اتفاقی بیفتد. خالقی تعریف می‌کند: «در جریان عملیات کربلای۴ برادرم محمد شهید شد. ترکش راکت سر و دستش را برده بود و من نگران حال مادرم بودم که چطور با چنین خبر و صحنه‌ای مواجه شود. با آقاسید‌کمال تماس گرفتم و گفتم دعا کنید مادرم بتواند تحمل کند. ایشان فورا پرسیدند که از آقای سلیمانی چه‌خبر؟ سلامت هستند؟ آنجا فهمیدم که آقا سید‌کمال در حاج‌قاسم یک چیزی دیده است. از همان سال‌ها دیگر ارتباطم با او (شهید سلیمانی) عمیق شد و البته آقا سید‌کمال هم در این رابطه به‌شدت موثر بودند.»

سید‌ کمال‌ الدین موسوی سال ۶۶ هنگام عزیمت از قم به سمت تهران تصادف می‌کند و به رحمت خدا می‌رود. خبر ارتحال او آن‌قدر بزرگ بود که حاج احمد آقا،‌ فرزند امام،‌ با احتیاط این خبر را به مقام معظم رهبری که آن زمان رئیس‌جمهور بودند اطلاع می‌دهد. حضرت‌آقا می‌فرمایند: «همین‌طور آرام آرام می‌خواست خبر بدهد، چون می‌دانست که من چقدر به آقا سید‌کمال علاقه‌مندم. گفت که ماشین‌شان تصادف کرده است. پرسیدم طوری که نشده؟ گفت چرا! غرض؛ از فوت ایشان خبر داد و من خیلی منقلب شدم.»

آن‌طور که رهبری می‌فرمایند،‌ حضرت امام هم بعد از شنیدن خبر فوت آقا سید‌کمال آن‌قدر ناراحت می‌شوند که جلسه‌شان با سران سه قوا را زودتر از حد معمول خاتمه می‌دهند و جلسه را ترک می‌کنند. «امام گفتند دیگر حال ندارم. ناراحتم و به طرف در اتاق رفتند. معمولا ایشان را تا دم در اتاق بدرقه می‌کردیم و تشریف می‌بردند. همین‌طور که می‌رفتند گفتند حادثه‌ای برای ما اتفاق افتاده است که من خیلی ناراحتم! خیلی ناراحتم!... حاج احمد آقا برگشت گفت که خبر فوت آقا سید‌کمال را تازه به امام داده‌ایم. آن وقت معلوم شد که ناراحتی امام، به خاطر فوت ایشان است. من تا آن موقع نمی‌دانستم امام به ایشان (آقا سید‌کمال) این‌قدر علاقه دارند؛ ‌تا حدی که بگویند برای ما حادثه‌ای اتفاق افتاده که من خیلی ناراحتم! خیلی ناراحتم!»

خبر ارتحال آیت‌ا... سید‌کمال‌الدین موسوی برای رزمنده‌ های کرمانی و شخص حاج‌ قاسم هم بسیار ناراحت‌کننده بود اما آقا سید‌کمال پیش از آن‌که فوت کند،‌ حرزی برای حاج‌قاسم می‌فرستد تا نگهدار او از بلایا باشد. خالقی تعریف می‌کند:‌ «بعد از این‌که همراه آقا سید‌کمال از منطقه (جنگی) برگشتیم، ایشان به من سپرد که هر وقت خواستی دوباره به اهواز بروی، به من سر بزن. روز حرکت، صبح رفتم خدمت‌شان. ایشان سه تا حرز دادند و گفتند: یکی مال خودت. این راهم بده به آقای سلیمانی و حرز سوم را هم دادند برای یکی دیگر از برادران. می‌دانم که شهید سلیمانی همیشه و تا مدت‌ها حرزی که سید‌کمال داده بود را به همراه داشت.»

هرجا بوی معنویتی خاص می‌آمد، حاج‌قاسم آنجا حاضر بود. روایت دوستی و مراوده‌اش با آیت‌ا... سید‌کمال‌الدین موسوی هم از همین جا شروع شده، با معنویت، عشق، اخلاق و عرفان عجین می‌شود. برای همین است که مقام معظم رهبری در خصوص معنویت حاج‌قاسم می‌گوید: «معنویت او، شهادت او را این ‌جور برجسته کرد.»

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: حاج قاسم رزمنده های کرمانی مقام معظم رهبری سید کمال موسوی سید کمال الدین خیلی ناراحتم الدین موسوی حاج قاسم ا سید کمال رزمنده ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۴۷۶۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی

ما در جامعه امروزی، مادران بی‌شماری را می‌یابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزش‌های مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم می‌برند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، در حقیقت خودشان هستند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقتی از معنویت سخن به میان می‌آید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن می‌شود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک‌ زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت می‌دهد، برای آن هدف تعیین می‌کند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری می‌کند.

اما نقش زنان در معنویت‌بخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان می‌توانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟

خبرگزاری تسنیم در گفت‌وگو با دکتر مژگان خان‌بابا، مشاور امور بانوان معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استاد دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه، به بررسی نقش زنان در معنویت‌بخشی به زندگی پرداخته است.

معنویت؛ تلاشی برای درک‌ زندگی واقعی

«معنوی و معنویت» منسوب به معنا، غالباً در مقابل ظاهری، مادی و صوری به کار می‌رود. واژه «معنویت» را شاید بتوان با این آیه قرآن به خوبی بیان کرد: «كَذَلِكَ یضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا ینفَعُ النَّاسَ فَیمْكُثُ فِی الْأَرْضِ» (سوره رعد؛ آیه 17) در این آیه حق ثابت و ماندنی، و باطل همچون کف روی آب، ناپایدار و زوال‌پذیر معرفی شده است. این آیه می‌تواند مقایسه ظاهر و معنا باشد.

وقتی از معنویت سخن به میان می‌آید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن می‌شود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک‌ زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت می‌دهد، برای آن هدف تعیین می‌کند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری می‌کند.

اما نقش زنان در معنویت‌بخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان می‌توانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟

آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوی

نقش زنان در معنویت‌بخشی به زندگی

برای رسیدن به پاسخ این سؤالات، کافی است تنها به یکی از روایات قرآنی، آن هم روایتی که تنها در آن روایت، نام زنی به صراحت آمده است، مراجعه کنیم. داستان حضرت مریم بنت عمران، یکی از چهار زن برگزیده عالم که مادرش پس از وضع حمل از اینکه دختری زاده، نگران است: «وَ لَیسَ الذَّکَرُ کَالاُنثَی» (آل عمران/ آیه 36)

اما همین دختر چنان به تربیت معنوی خود مشغول می‌شود و از خود آغاز می‌کند که سرمشق و الگوی پیامبر خدا می‌گردد: «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیهَا زَکَرَیَّا المِحرابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزقًا» (همان سوره/ آیه 37) پیامبری که خود متصل به منبع وحی است، می‌پرسد: «یَا مَریمُ اَنَّی لَکِ هَذَا» (همان آیه).

شاید این بخش از آیه همان حلقه مفقوده در جامعه زنان امروزی باشد. ما در جامعه امروزی، مادران بی‌شماری را می‌یابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزش‌های مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم می‌برند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، درحقیقت خودشان هستند.

آنها غافل از اینکه شبانه‌روز توسط فرزندانشان رصد می‌شوند و فرزندان آنها با چشمانی تیزبین الگوهای زندگی خود را در مادران خود جستجو می‌کنند، به جای پرداختن به رشد معنوی خود، فرزندان را به دست کسان دیگری، خواسته یا ناخواسته می‌سپارند و از نقش اصلی خود در این فرایند کاملاً غافل می‌شوند: «یَا ایُّها الّذینَ آمَنُوا عَلیکُم اَنفُسَکم» (المائده/ 105)

در روایت حضرت مریم سلام الله علیها، هر بار حضرت زکریا علیه السلام نزد او می‌رود، رزقی می‌بیند: هر بار رزقی، یعنی هر بار ثمره و پاداش فعلی الهی متفاوت از دیروز و فردا.

سحر دانشور: حوزه زنان رسانه ندارد!
 

معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی

معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی: «مَنِ اِسْتَوَى یوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ» این الگو چنان تأثیرگذار است که پیامبر الهی را به حرکت درآورده، او را از ناامیدی از درگاه الهی که متناسب با شأن پیامبری‌اش نیست، به سوی امید «رَبِّ هَب لِی مِن لَدُنکَ ذُرِیَّةً طَیِّبَة» (همان سوره/ آیه 38) و امیدبخشی : «وَ امرَاتِی عَاقِر» (همان سوره/ آیه 40) به حرکت درمی‌آورد.

آنچه که از زنان در جامعه امروزی انتظار می‌رود؛ یعنی توجه به معنویت و پرهیز از روزمرگی و معنابخشی به زندگی خود و اطرافیان (خانواده)، ایجاد شوق، پویایی، تحرک و نشاط معنوی در زندگی با متصل شدن به خالق هستی و ایجاد رابطه دوستی با تنها دوست اطمینان‌بخش و مطمئن: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (الرعد/آیه 28)

سپس داستان از انحصار در خانواده و اطرافیان درآمده، خطاب آن جهانی می‌شود: «وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ» (همان سوره/آیه 42) رسالت مریمی که در واقع پیامبر نیست، از حوزه خانواده و عشیره به جهانیان گسترش می‌یابد.

این داستان، ذهن خواننده را به رسالت پیامبران بزرگ الهی و از جمله پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله نزدیک و منتقل می‌کند. آنجا که از حوزه عشیره و خانواده: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ» (الشعراء/ 214) و مخاطبینِ خاصِ«رِحْلَة الشِّتَاءِ وَالصَّیفِ» (قریش/آیه2) به دعوتی جهانی : «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِینَ» (الحجر/ آیه 95) گسترش می‌یابد.

رسالت معنوی حضرت مریم سلام الله علیها از خود شروع می‌شود، به خانواده می‌رسد و از آنجا به خارج از خانواده و جهانیان منتقل می‌شود. این، نقش معنوی یک زن از نگاه قرآنی است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مسدود شدن میدان امام علی به سمت چهار راه بابا قاسم
  • مسیر میدان امام علی به سمت چهار راه بابا قاسم مسدود است
  • عقیدتی سیاسی سپاه به دنبال تعمیق معنویت در علم است
  • معلمان محور و مدار توسعه و تحول در کشور هستند
  • نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی
  • شوم تار ؛ عرفان طهماسبی
  • شایعه عجیب درباره «شهریار»؛ با عالم غیب در ارتباط است!
  • تکریم چهره ماندگار فلسفه و عرفان در شیراز
  • نیاز امروز جامعه ما معنویت است
  • فیلم| شعرخوانی شاعران شیرین‌زبان اصفهان در شب شعر کمال